در پاسخ به این شبهه باید به ابعاد مختلفی به سوال نگاه کرد؟
این سوال دارای بار معنایی کلامی/اعتقادی، تاریخی، جغرافیایی، و…است .
پاسخ هایی که دریافت میکنیم نیز به تبع مختلف است ولی مجموع دلایل محکم عبارتند از:
1- ما از اسامی همه ی انبیای الهی و محل و زمان نبوت و رسالتشان خبر نداریم. از مجموع 124هزار پیامبر، فقط
نام (25)نفر در قرآن کریم تصریح شده است.
2-شاید با اسامی دیگری که در احادیث و روایات آمده ]مثل حضرات ارمیا،
دانیال، خضر نبی – ع[ کمتر از 14 نام باشند. لذا نمیدانیم که ما بقی چه کسانی و در کجاها و در چه زمانی بودهاند. و
نمیدانیم که انبیایی چون حضرت خضر )ع( که طبق روایات هنوز هم زنده هستند، در کدام سرزمینها رسالت داشتهاند.
همانگونه که قبر 5 نبی )ع( در قبرستان تخت فولاد اصفهان است و به رغم آن که مزارشان مشخص است، اکثر مردم
نمیدانند، چه بسا انبیای بسیاری در میان اقوام دور و نزدیک بودهاند که یا تاریخشان از بین رفته و یا از آنان به عنوان
دانشمند، نابغه، منجی، شخصیت ملی و اسطورهای )و البته با تحریفات( یاد میشود.
گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت « : حضرت آیت اللَّ جوادی آملی در این زمینه میفرمایند
ادریس را همان هرمس پنداشتند، هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثا ذیمون دانستند .
سیره پیامبران در قرآن، ص 232 ، جوادی آملی،
3-طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند و قرآن فرمود: “و لقد بعثنا فی کلّ أمة
رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت؛_ در هر امت پیامبری فرستادیم )تا به مردم بگویند( که خدا را
بپرستید و از بت اجتناب کنید".
4-آیت الله مکارم در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: با توجه به وضع پیدایش
جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح
می کنند که مشرق زمین )مخصوصاً شرق میانه( گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال
خصیب است.
5-اما شهید مطهری در این باره نظری دارند که از بقیه بهتر و جامع تر است :
اما مسأله این که چرا در سرزمین خاصى پیغمبر زیاد بوده , این بستگى پیدا مى کند به همان ] ) الله اعلم
حیث یجعل رسالته ( [ یعنى وقتى که این بستگى داشته باشد به استعدادهاى مخصوصى که در افراد
هست , مسلما سرزمینها هم در پرورش استعدادها تأثیر دارد . امروز هم مى گویند که شرق , سرزمین
عرفان و اشراق است . این یک امر گزاف و گتره نیست که مثلا غربیها بیشتر به محسوسات مى
پردازند و شرقیها بیشتر به نامحسوسات , یعنى اینها بیشتر به این سو کشانده مى شوند آنها به آن سو .
محیط جغرافیایى و اوضاع و احوال و گرمى آفتاب و اینها در پرورش جسم انسان مفید است و وضع
جسم هم در پرورشهاى مخصوص روح تأثیر دارد . این مانعى ندارد که بعضى از سرزمینها آمادگى
بیشترى داشته باشد براى پروراندن افرادى که اجمالا استعداد اشراق و الهام دارند .
اما اینکه آیا بعضى سرزمینها به کلى عارى بوده و فقط یک نقطه دنیا ] محل ظهور پیامبران [ بوده که
همان سرزمین فلسطین و حجاز و اینها باشد , سرزمینهاى دیگر دنیا پیغمبر هیچ پرورش نداده ؟ این را
ما با تاریخ نمى توا نیم اثبات کنیم که همه جا بوده و نمى توانیم اثبات کنیم که بعضى جاها قطعا نبوده .
قرآن کریم مى گوید : ) و ان من امة الا خلافیها نذیر ( در تمام ملتها نذیرى وجود داشته . تاریخ هم نمى
تواند ثابت کند که حتما نبوده . ولى قرآن مى گوید همه جا بوده . منتها ما با تاریخ نمى توانیم اثبات کنی
که در فلان سرزمین آیا پیغمبرى ظهور کرده یا نکرده , اما نمى توانیم نفى هم بکنیم که نبوده . قرآن هم
به طور کلى مى گوید : ) و ان من امة الا خلافیها نذیر